کودک بدغذا

 

راهکارهای عملی برای غذاخور کردن کودکان بد غذا

 

اگر شما هم جزو آن دسته از والدین هستید که نگران وزن گیری کودک خود هستید و مدام بابت روند رشد کودکتان سوال دارید تا پایان این مطلب همراه ما باشید .

کم وزنی کودکان میتواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله تغذیه کمکی نامناسب، بی حوصلگی مادر در هنگام دادن غذای کمکی ، دادن تنقلات فراوان و شیر زیاد و آب میوه به کودک،رفلاکس، کمبود روی و آهن و یکسری بیماریهای زمینه ای دیگر مانند بیماری‌های قلبی، ریوی، عصبی و عفونت ادراری و ...

اما برای اطمینان از سرعت مناسب رشد کودک و برای تعیین وزن مناسب او باید حتما وزن او را روی منحنی رشد کودک ببینید و اگر روند رشد کودک افت واضحی داشته و یا متوقف‌شده باشد حتماً باید بررسی شود یعنی اگر منحنی رشد افقی یا نزولی باشد حاکی از اختلالی در رشد کودک است اما در غیر این صورت کودک مشکلی در وزن گیری ندارد و جای نگرانی نیست . متاسفانه خیلی از والدین کودک خود را با سایر کودکان به خصوص کودکانی که دچار اضافه وزن و یا چاقی هستند مقایسه میکنند که این روش اصلا صحیح نیست . روند رشد هر کودک باید با خودش مقایسه شود بدین ترتیب که مثلا اگر کودکی با وزن کمتری نسبت به هم سن و سال‌های خود به دنیا آمده باشد در چند سال اول زندگی نیز وزن کمتری خواهد داشت.

اما به صورت کلی کودکان از بدو تولد تا سن یک سالگی رشد سریعی دارند. اگر وزن کودک هنگام تولد 3 کیلوگرم باشد در 6 ماهگی 6 کیلو یعنی دو برابر وزن تولد  و آخر یک سالگی وزن او 3 برابر یعنی حدود 9 کیلوگرم می‌گردد و در آخر سال دوم چهار برابر وزن تولد خود یعنی 12 کیلوگرم می‌شود. در حقیقت در سال دوم فقط 3 کیلوگرم به وزن او اضافه میشودبه عبارت دیگر کودک از سن 2 سالگی تا 9 سالگی هر سال 2 تا 3 کیلوگرم وزن می‌گیرد. بنابراین رشد آهسته کودک در سال دوم تا سال نهم سبب می‌شود که اشتهای کودک کم گردد و کمتر غذا بخورد.

همچنین به قد کودک در سال اول تولد 25 سانتی‌متر اضافه می‌شود یعنی اگر طول قد کودک هنگام تولد 50 سانتی‌متر باشد در آخر یک سالگی طول قد او در حدود 75 سانتی‌متر خواهد شد و از سن دو سالگی به بعد هر سال 7 تا 8 سانتیمتر به طول قد او افزوده می‌شود به عبارت دیگر طول قد کودک در انتهای سال اول حدود 75 سانتی‌متر و در انتهای سه سالگی 94 سانتی‌متر و در انتهای چهار سالگی 100 سانتی‌متر خواهد بود.

 

لطفا قبل از این که بگویید فرزندتان "بد غذا است" یا بدتر "مشکل تغذیه ای دارد"، تمام موارد زیر را بررسی کنید.

والدین باید بدانند که شرایط نقش بسیار مهمی در بدغذایی کودک بازی می‌کند و دلایل کاملاً منطقی متعددی وجود دارند که یک کودک به دفعات، از غذا خوردن امتناع کند:

* شاید وعدۀ قبلی غذایش خیلی حجیم بوده است.

* شاید در بین وعده های غذایی، چیزهای زیادی می‌خورد.

 *شاید کودک شما خسته یا مضطرب است، مثلاً شب ها.

 *احتمالا  او در حال گذار از یک دوره ای است که کمتر رشد می‌کند، بنابراین نیاز کمتری به خوردن دارد.

 

 برای کودک بدغذای خود از غذاهای جایگزین استفاده کنید.

خیلی از والدین نگرانند که چون فرزندشان از خوردن غذا یا خوردن برخی مواد غذایی خودداری می‌کند، تمام مواد مغذی را که بدنش نیاز دارد، دریافت نمی کند. این نگرانی کاملاً بی مورد است، کودکان نمی‌گذارند که از گرسنگی بمیرند... اما برای اینکه شما خاطر جمع شوید، چند پیشنهاد داریم که می‌توانید در صورت لزوم آنها را جایگزین غذای کودک تان بکنید:

* سوپ، مواد خام یا پوره ها به جای سبزیجات پخته

* کمپوت یا آب میوه ها به جای خود میوه

* ماست، پنیر یا دیگر لبنیات به جای شیر

* تخم مرغ، لبنیات یا حبوبات به جای گوشت.

 

تنوع غذایی را فراموش نکنید.

بسیاری از والدین از این مسئله غافل‌اند و بیشتر غذاهای مصرفی‌شان را با یک ‌شکل تهیه می‌کنند.

غذای کودک را باید به روش‌های مختلف مانند طبخ غذای جدید، تغییر در ترکیب، مزه، بافت، نحوه طبخ، تزیین غذاها به شکل حیوانات، گل و عروسک و استفاده از بشقاب‌های رنگین، متنوع کرد.

گوشت، یکی از مواد غذایی اصلی‌ای است که نمی‌‌توان آن را از برنامه غذایی کودک حذف کرد اما بسیاری از کودکان تمایلی به خوردن آن ندارند بنابراین بهتر است که آن را به شکل‌های مختلف طبخ کنید تا میل و اشتهای کودک به تغذیه تحریک شود. طبخ گوشت به‌صورت کبابی یا چنجه یا تهیه آن به‌صورت چرخ‌کرده و درست کردن غذاهایی مانند کتلت، شامی یا کوفته‌قلقلی و تزیین آن با سبزی‌های رنگی مانند گوجه‌فرنگی و هویج در تحریک اشتهای کودک بسیار مؤثر است. اگر بازهم کودک از خوردن آن امتناع کرد، می‌توانید آن را با غذای موردعلاقه‌اش مخلوط یا در فرصتی دیگر امتحان کنید.

 

کمی سرسخت باشید!

اگر فرزندتان مثلاً از خوردن سبزیجات امتناع می‌کند، در تمام وعده های غذایی این مواد را برایش آماده کنید اما بقیۀ غذا را تغییر دهید: برای مثال گراتین گل کلم و ماهی، یا به همراه گوشت یا سیب زمینی و... اغلب باید در بیش از ده مورد، یک مادۀ غذایی را به کودک بدهید، تا آن را قبول کند. اگر آن مادۀ غذایی را با خوراکی های دیگر همراه کنید، شانس خود را بالا برده اید.

 

جلوی ریزه خوری فرزندتان را بگیرید.

بچه ها مثل همۀ بزرگترها نباید ریزه خوری کنند، اما نه به خاطر اینکه ممکن است مثل بزرگترها اضافه وزن پیدا کنند، به این علت که ریزه خوری ممکن است جلوی اشتهای کودک را بگیرد. بنابراین از دادن خوراکی در بین وعده های غذایی به کودک خودداری کنید، خصوصاً برای تشویق کردن، آرام کردن یا دلداری دادنش.حداقل 1-2 ساعت قبل وعده اصلی هیچ خوراکی به کودک ندهید حتی آب تا کودک اشتهای کافی برای دریافت غذا داشته باشد.

 

بیش از حد نگران غذا خوردن کودک نباشید.

هنگامی که مادر آن هم به صورت افراطی نسبت به تغذیه کامل کودک اظهارنگرانی می کنند، معمولا با قاشق و ظرف غذا به دنبال کودکان راه می افتند و تصور می کنند با این عمل تغذیه کامل و مورد نظرشان امکانپذیر است؛ حال آنکه اصرار بیش از حد به غذا خوردن اشتیاق کودک را از میان می برد و کودک از غذا به عنوان شیوه ای برای جلب توجه استفاده خواهد کرد.

 

زمان غذا خوردن کودک خود را مفرح کنید!

برای ایجاد شادی و نشاط و ایجاد احساسات مثبت در کودک به هنگام غذا خوردن می توان از روش های مختلفی استفاده کرد. برای مثال می توانید یکی دوتا از عروسک هایش را کنار او بنشانید و با اجرای یک نمایش غذای کودک را به او بدهید؛ یا اینکه برای فرزندتان نقاشی بکشید. عکس خودش را بکشید و با خوردن هر قاشق یکی از اعضای آن را کامل کنید. مثال دیگر برای مفلرح کردن غذا خوردن این است که هنگام غذا دادن به کودکتان برایش قصه بگویید یا کتاب بخوانید؛ می توانید خاطره ای که کودک آن را دوست دارد، مثل رفتن به پارک، برایش بازگو کنید.

 

بد غذایی را برای بچه ها تبدیل به سلاح نکنید!

مورد دیگری که باید به آن دقت کنید این است که در حضور کودک با دیگران درباره بدغذایی او یا کودکان دیگر صحبت نکنید، با این کار او را در این مورد حساس خواهید کرد. بچه ها از این که مرکز توجه شما و صحبت هایتان باشند لذت منی برند و ممکن است برای این منظور درباره غذا خوردن بازی دربیاورند و شما ناچار شوید از این شیوه و نگرانی به عنوان ابزار و سلاحی برای تحت فشار قرار دادن کودک استفاده کنید. همچنین سعی کنید هیچ وقت کار را به آنجا نرسانید که او حس کند شما برای غذا خوردن او باید دنبالش بدوید.